راهنمای گام به گام اتصال
آیا مایلید اطلاعات فرم های ورد...
آیا می دانید ؟
برنامه ها مهم نیستند ، برنامه ریزی مهم است.
برنامه ها مهم نیستند ، برنامه ریزی مهم است.
ارائه ایده های جدید و تازه آسان نیست مخصوصا زمانی که کار شما مستلزم ارائه روزانه آنهاست. به همین دلیل است که جلسات طوفان فکری می تواند بسیار مفید باشد. اما همانطور که بسیاری از شما بنابر تجربه می دانید ؛ بعضی از جلسات طوفان فکری سازنده تر از سایرین هستند.
تا به حال به جلسه ای رفته اید که احساس کنید تیمتان هیچ ایده مفیدی نداشته ؟ جلساتی که صرفا باعث اتلاف وقت شما و اعضای تیم شده است ؟! در چنین شرایطی ، در چنین شرایطی ، ایده پردازی با طوفان فکری می تواند به طرز شگفت آوری احیا کننده جلسه باشد.
جمع کردن تمام اعضای تیم به دور یک میز کنفرانس برای فریاد زدن ایده های جدیدی که به سراغشان می آید ؛ بهترین شیوه برای به جریان انداختن عصاره های خلاقیتشان نیست. برای رسیدن به این هدف باید فضایی را ایجاد کنید که اعضای تیم از طرز تفکر سنتی خود خارج شوند.
در اینجا به چند روش خلاقانه برای بهبود ایده های خروجی جلسات طوفان فکری تیم ها می پردازیم.
بهترین جلسات طوفان فکری زمانی اتفاق می افتد که تمام افراد حاضر احساس راحتی کرده و تمام ایده های خود را صرف نظر از اینکه ارزشمند هستند یا نه ، مطرح کنند. با این حال برخی از اعضای تیم شما ممکن است نگران باشند که ایده ای که مطرح می کنند ؛ احمقانه ، نا اگاهانه و ناپخته باشد. مطالعات نشان می دهد که افراد به ویژه هنگامی که در مسند قدرت قرار می گیرند ، نگران می شوند که این نگرانی می تواند منجر به کاهش چشم گیر بهره وری در گروه های طوفان فکری شود.
بهترین راه برای نرم کردن اعضا و به جریان انداختن ایده ها چیست ؟ 10 دقیقه ابتدایی جلسات طوفان فکری را برای ارائه سلسله ای از ایده های بد اختصاص دهید. بهتر است ابتدا خودتان یک ایده بد را مطرح کنید تا آنها دقیقا متوجه منظورتان بشوند. این ترفند به شما کمک می کند تا به لحنی بازتر و مفرح تر از فضای رسمی جلسه ، دست پیدا کنید.
پس از صرف مدت زمانی برای ارائه این ایده های دور ریختنی و خندیدن به آنها ، می توانید دوباره روی ایده هایی تمرکز کنید که می توانند کاربردی باشند. و کسی چه می داند ؛ شاید ایده ای که به خودی خود چندان عالی نیست ، بتواند جرقه ایده هایی واقعا مبتکرانه را بزند که مسیر بقیه جلسه را تغییر دهند.
یکی از راه های تکثیر ایده های محدود ؛ شکستن یا سرهم کردن آنهاست. اگر با یک موضوع واقعا کلی شروع می کنید ؛ سعی کنید آن را به بخش ها و جزئیات بیشتری تقسیم کنید و ببینید آیا ایده های دیگری از آن منشعب می شوند یا خیر. یا حتی می توانید عکس این کار را انجام داده و با ساخت ایده ای خاصتر ، چشم انداز وسیعتری را پوشش دهید.
یکی از راه های شکستن یا سر هم کردن این است که هر عضو گروه دو یا سه ایده را بر روی کاغذ خودش ، یادداشت کند. سپس ، از آنها بخواهید تا یادداشت هایشان را با بکدگیر جابجا کرده، و ایده های همکارانشان را توسعه دهند. حتی می توانید یادداشت ها را چندین بار در جلسه بچرخانید و بر اساس ایده های جدیدی که شکل می گیرند ، بحث را جلو ببرید.
بازی کلمات می تواند راهی قدرتمند برای کاهش طرز فکر سنتی که به تولید ایده های عمومی و غیر اصولی می پردازد ؛ باشد. اگر می خواهید از یک ایده نه چندان مناسب خلاص شوید ؛ کافی است تا چند بار این بازی را به جلساتتان اضافه کنید.
یک تمرین عالی ایجاد کلمه “طوفان کلمات” است. کافی است تا یک کلمه را یادداشت کنید و سپس با تعداد زیادی از کلماتی که از همان کلمه اول به ذهنتان خطور می کند ، طوفان فکری ایجاد کنید. سعی کنید در مورد عملکرد ، زیبایی شناسی ، نحوه استفاده ، استعاره های مرتبط و … آن کلمه فکر کنید.
اجازه دهید تا ایده ها به طور طبیعی به جریان بیفتند ( نیازی نیست با فکر کردن کلمه بسازید ) ؛ این یک تمرین خلاقانه است.
هنگامی که تعدادی از کلمات را فهرست کردید ، آنها را بر اساس ارتباط آنها با یکدیگر گروه بندی کنید. هدف چیست ؟ کلمات یا عبارات ناواضحی که ممکن است با مخاطب شما و پروژه هایی که روی آن کار می کنید مرتبط باشد را پیدا کنید
نقشه ذهنی یکی دیگر از ابزارهای طوفان فکری قدرتمند برای تجسم اصطلاحات و ایده های مرتبط است. نموداری ایجاد کنید که با یک ایده مرکزی شروع شده و سپس به زیر موضوعات اصلی تقسیم و در نهایت به موضوعات فرعی منشعب شود.می توانید نقشه ذهنی را بر روی کاغذ یا تخته وابت برد بنویسید و یا با استفاده از برنامه هایی مانند canva آنرا ایجاد کنید.
در نهایت یکی دیگر از بازی های کلمات چیزی است که Creative Bloq به آن ” کلمات ذاتی ” می گوید : کلماتی که تمام روح ، هویت و پیامی که شما می خواهید منتقل کنید را ، تسخیر میکنند ( حتی اگر این کلمات مسخره به نظر برسند). احتمالا متوجه خواهید شد که این کلمات به جرقه زدن ایده های دیگر کمک خواهد کرد.
ترکیب تصاویر، رنگ ها و ترتیبات بصری-فضایی می تواند به احساسات و تجربیات کمک کند تا جرقه ای از ایده های تازه و جدید بزنند. همچنین ثابت شده است که یادآوری اطلاعات بصورت قابل توجهی یادگیری را در مقایسه با دیگر روش های مرسوم بهبود می بخشد. در حالی که راه‌های زیادی برای استفاده از علائم بصری در طوفان فکری وجود دارد، ایجاد تابلوی حال و هوا یکی از رایج‌ترین راه‌ها است ( به ویژه در ارائه مفاهیم جدید برندسازی و طراحی )
تابلوی حال و هوا به زبان ساده مجموعه‌ای تصادفی از تصاویر، کلمات و بافت‌هایی است که بر یک موضوع، مساله یا ایده متمرکز شده‌اند. مانند نقشه ذهنی ؛ اجزای بصری تابلوی حال و هوا نیز می تواند هر چیزی باشد که از موضوع اصلی منشعب شده اند.
تابلوی حال و هوا می تواند فیزیکی (پوستر) یا مجازی ( پینترست ) باشد.
هیچ چیز مثل بداهه پردازی ، چشمه های خلاقیت را نمی جوشاند. هر چه محیط سرزنده تر و بی استرس تر باشد ، تیم شما در هم فکری و ایده پردازی با یکدیگر احساس راحت تری خواهند داشت. اگر اعضای تیم شما بتوانند برای مدت کوتاهی استراحت کرده و با هم بخندند، وقتی مجددا پروژه را در دست می گیرند ، خلاقیت بسیار بیشتر خواهند شد.
احتمالا برای شما هم پیش آمده که گاهی مواقع بصورت ناخودآگاه شروع به نقاشی کنید ، شاید وقتی دارید یک مکالمه حوصله سر بر را انجام می دهید و یا مدتی بیکار هستید و تنها سرگرمیتان یک کاغذ و خودکار است. به چنین نقاشی هایی که فی البداهه بدون آمادگی و سوژه قبلی و با ساده ترین ابزار ها انجام می شود را دودل می گویند. آیا می دانستید که نقاشی دودل می تواند به تقویت بینش خلاق ، افزایش دامنه توجه و آزادسازی حافظه کوتاه و بلندمدت کمک کند؟
وقتی ذهن شروع به استفاده از قدرت بصری می کند ، دسترسی عصبی را که در حالت زبانی ندارد ، تجربه می کند. در حالی که بسیاری از جلسات طوفان فکری مبتنی بر گفت و شنود است، دودل به افراد کمک می کند تا از طرز فکر سنتی خارج شده و به روشی متفاوت درباره چیزهای آشنا فکر کنند، که ممکن است منجر به ارتباطات غیرمنتظره و خلق ایده های جدید شود.
چه چیزی را باید بکشید ؟!
تغییر محیط فیزیکی فقط یک تغییر سرگرم کننده نیست. در واقع می تواند بر نحوه عملکرد مغز شما تأثیر بگذارد. محیط های جدید می توانند سرعت ایجاد نورون ها و ارتباطات عصبی جدید توسط مغز انسان را افزایش دهند. این بدان معناست که ، جایی که جلسات طوفان فکری خود را برگزار می کنید می تواند بر ایده هایی که تیم شما ارائه می دهد تأثیر بگذارد.
سعی کنید جلسات طوفان فکری را در مکان هایی که دیگر جلسات را برگزار می کنید ؛ برگزار نکنید. اگر نمی توانید خود اتاق را تغییر دهید، سعی کنید چیزی را در اتاق تغییر دهید تا مغز را تحریک کند، مانند مرتب کردن صندلی ها یا قرار دادن عکس روی دیوارها. . ایده دیگر این است که از تیم خود بخواهید هنگام طوفان فکری بایستند و راه بروند تا خلاقیت روان را تشویق کنید.
جف بزوس مدیر عامل آمازون در خصوص جلسات رسمی خود یک قانون دارد : فقط به تعداد افراد را دعوت کنید که بتوانید آن ها را با دو پیتزا سیر کنید!
خب احتمالا همه ما قبلا یک پیتزا رو خورده ایم ؛ اما حقیقت این است که با دو پیتزا می توان یک مهمانی کوچک 6 تا 8 نفره داشت. پس بهتر است جلسات طوفان فکری را کوچک نگاه دارید تا همه فرصت یافتن ، مطرح کردن وبحث کردن در رابطه با ایده ها را داشته باشند. یک گروه ده نفره یا حتی کمتر هم می توانند به یکدیگر ایده بدهند و ایده های جدید خلق کنند ، بدون اینکه کسی در بحث نادیده گرفته شود و یا فرصت مشارکت پیدا نکند.
